" خوجالی " نام شهری در جمهوری آرتساخ ( قره باغ - قراباغ ) است که در فوریه ۱۹۹۲ میلادی توسط ارتش این جمهوری از دست نیروهای جمهوری آذربایجان آزادسازی شد . در پی این عملیات ، دولت جمهوری آذربایجان و سازمان های پان ترکیستی برای منحرف نمودن افکار عمومی جهان از قتل عام ارمنیان در شهرهای " سومگاییت " ( نزدیک باکو - در فوریه ۱۹۸۸ ) ، باکو ( در ژانویه ۱۹۹۰ میلادی )، گنجه و ... اقدام به دروغ پراکنی درباره به اصطلاح " قتل عام اهالی خوجالی توسط نیروهای ارمنی " (!! ) نمودند . این در حالی بود که اجساد مورد استناد پان ترکیست ها در نزدیکی محل حضور نیروهای ارمنی ( یعنی خود خوجالی ) پیدا نشده بودند بلکه این اجساد در نزدیکی شهر " آغدام " که محل تمرکز واحدهای عمده ارتش جمهوری آذربایجان بود ، پیدا شدند و این احتمال را برای هر ناظر بی طرف مطرح نمود که عامل بروز این تلفات انسانی رقابت های درون جناجی و سیاسی در جمهوری آذربایجان و نیز خطای فاحش نیروهای نظامی تازه تاسیس و بی تجربه این جمهوری بوده است.( احتمالا در تاریکی شب واحد های آذربایجانی مستقر در آغدام نیروهای نظامی آذربایجانی را که در حال عقب نشینی از خوجالی ، به آغدام نزدیک شده بودند و تعدادی از ساکنان خوجالی نیز همراهشان بود ، به اشتباه به عنوان نیروهای مهاجم ارمنی مورد حمله قرار دادند و سپس برای پنهان نمودن این خطای فاحش و نیز سوء استفاده از موقعیت پیش آمده ، اقدام به مثله نمودن اجساد و دروغ گویی درباره " دخالت نیروهای ارمنی در این حادثه " نمودند.) در همین زمینه مصاحبه قابل توجهی وجود دارد که چون بیانگر اظهارات بالاترین مقام جمهوری آذربایجان در زمان وقوع حادثه می باشد ، بسیار ارزشمند است
برگرفته از مصاحبه " ایاز مطلب اف " ، رییس جمهور وقت آذربایجان " با " دانا مازالووا " ، خبرنگار اهل چک ، منتشر شده در دوم آوریل ۱۹۹۴ میلادی در روزنامه " نزاویسمایا گازتا " :
سؤال خبرنگار : " نظر شما درباره حوادث خوجالی که باعث استعفای شما شد ، چیست ؟ اجساد سکنه خوجالی در نزدیکی شهر آغدام پیدا شدند . اولین تصاویر از این اجساد در ۲۹ فوریه توسط خبرنگاران تهیه شد ( و در این تصاویر اجساد مذکور مثله نشده بودند ) در حالی که در تصاویر بعدی که در دوم مارس از این اجساد تهیه شد ، سرهای اجساد را بریده بودند (!) . بازی عجیبی به نظر می رسد ..."
پاسخ "مطلب اف " : " آنگونه که از سخنان غیر نظامیان فراری از خوجالی استنباط می شود ، تمام این قضیه ( کشته شدن تعدادی از غیر نظامیان خوجالی ) برای ایجاد بهانه ای به منظور مجبور نمودن من به استعفاء ( از مقام ریاست جمهوری ) طراحی شده بود . فکر نمی کنم که ارمنیان که رویه بسیار حساب شده ای در چنین موقعیت هایی دارند ، امکان داشت که این فرصت را برای آذربایجانی ها فراهم کنند که اسنادی برای متهم نمودنشان به اقدامات نژادپرستانه به دست آورند . می توان دریافت که کسانی ( در داخل جناح های سیاسی جمهوری آذربایجان ) علاقه مند بودند تا این تصاویر ( تصاویر اجساد تعدادی از ساکنان خوجالی ) در جلسه شورای عالی ( مجلس ) آذربایجان به نمایش در آید تا تقصیر این مسائل به گردن من انداخته شود .
اگر من ( علنا ) اعلام کنم که متهمان ( کشته شدن تعدادی از ساکنان خوجالی ) از جناح مخالف ( مخالفان دولت وقت جمهوری آذربایجان یعنی عمدتا حزب " جبهه خلق " به رهبری " ابوالفضل ایلچی بیگ " ، رییس جمهور بعدی آذربایجان ) هستند ، آن ها ( مخالفان ) خواهند گفت که من قصد بی اعتبار نمودن آن ها را دارم . اما مسئله مهم این است که یک گذرگاه ( راهروی امن ) برای خروج مردم ( از خوجالی ) توسط ارمنی ها فراهم شده بود . بنابراین چه دلیلی داشت که ارمنیان به این مردم شلیک کنند ؟ به ویژه اینکه بخواهند این کار را در نزدیکی شهر آغدام انجام دهند ، یعنی جایی که در آن زمان نیروهای کافی ( آذربایجانی ) حضور داشتند که می توانستند به کمک این مردم بشتابند و آن ها را نجات دهند . "
http://www.xocali.net/EN/ayaz-mutalibov.html
--------------------------------------------------------------------------------
( در واقع
به اعتراف رییس جمهور پیشین آذربایجان ، اگر ارمنیان واقعا قصد کشتار
مردم خوجالی را داشتند ، بدون آنکه به این مردم اجازه خروج از شهر را
بدهند ، همه آن ها در خود خوجالی یا لااقل در نزدیکی این شهر می کشتند و این کار را در نزدیکی شهر آغدام ( محل یافته شدن اجساد ) انجام نمی دادند چرا که آغدام در آن
زمان یکی از محل های تمرکز نیروهای نظامی آذربایجانی بود و این نیروها
به راحتی می توانستند مانع از کشتار غیر نظامیان فراری از خوجالی شوند . در نهایت نباید فراموش کرد که آغاز گر کشتار و پاکسازی قومی در مناقشه قره باغ ، دولت جمهوری آذربایجان و پان ترکیست های نژادپرستی بوه اند که سال ها قبل از آغاز جنگ در منطقه آرتساخ ( قراباغ ) ، اقدام به قتل عام ارمنی ها در شهرهای " سومگاییت " در فوریه ۱۹۸۸ میلادی و باکو در ژانویه ۱۹۹۰ میلادی و گنجه و ... نمودند .
در همین زمینه می توانید مطالب زیر را مطالعه کنید :
http://farsi.iranahayer.com/index.php?news=2614
http://farsi.iranahayer.com/index.php?news=2676
http://farsi.iranahayer.com/index.php?news=2677
افشاگری خبرنگاران آذربایجانی درباره دروغ پردازی های پان ترکیست ها در زمینه "خوجالی"
"
عین الله فتح الله اف " روزنامه نگار آذربایجانی است که به دلیل افشاگری
هایش درباره دروغ پردازی های دولت باکو و پان ترکیست ها در زمینه
حوادث فوریه ۱۹۹۲ در " خوجالی " در آرتساخ ( قره باغ) ٬ از سوی دادگاه
جمهوری آذربایجان محکوم شده است و به همین دلیل علیه قوه قضائیه این کشور
به دادگاه حقوق بشر اروپا شکایت نموده است . وی در مقاله " خاطرات قره باغ
" که در آوریل ۲۰۰۵ میلادی در نشریه Realny
Azerbaijan چاپ باکو منتشر شده است ٬ نوشته است :
" صادقانه باید بگویم که چند سال قبل با مهاجران شهر خوجالی که موقتا در " نافتالان " سکونت یافته اند ٬ ملاقات کردم و آن ها در اظهاراتشان گفتند که چند روز قبل از آغاز حمله ( نیروهای جمهوری قره باغ ) به " خوجالی " ٬ نیروهای ارمنی از طریق بلندگو در مورد عملیات قریب الوقوع به مردم خوجالی هشدار می دادند و از آن ها می خواستند که از طریق گذرگاه انسان دوستانه ای که برای همین منظور ( خروج غیر نظامیان از خوجالی )
در طول رودخانه " کار کار " در نظر گرفته شده بود ٬ شهر را ترک کنند . بنا به گفته خود مهاجران خوجالی ٬ آن ها از این گذرگاه استفاده نمودند و عملا نیروهای ارمنی مستقر در اطراف این گذرگاه ٬ اقدامی برای شلیک کردن و کشتن غیرنظامیان در حال خروج از خوجالی انجام ندادند . اما سربازان واحدهای نظامی " جبهه خلق آذربایجان " ( نیروی مخالف دولت وقت جمهوری آذربایجان ) ٬ بنا به دلایلی گروهی از ساکنان خوجالی را به سوی روستای " ناخیجوانیک " که در آن زمان در کنترل نیروهای ارمنی مستقر در " عسکران " قرار داشت ٬ هدایت نمودند . بقیه سکنه در نزدیکی آغدام ( محل تمرکز نیروهای آذربایجانی ) مورد شلیک قرار گرفتند . "
( در واقع اجساد قربانیان خوجالی در جایی پیدا شدند که تحت کنترل نیروهای آذربایجانی بود و نه نیروهای ارمنی و این احتمال تقویت می شود که آن ها این گروه را با ارامنه مهاجم اشتباه گرفته و مورد شلیک توپخانه و اسلحه های خود قرار دادند و برای پنهان نمودن این خطای فاحش خود ٬ اجساد قربانیان را قبل از مرحله دوم تهیه گزارش توسط خبرنگاران ٬ مثله نمودند تا وانمود کنند که ارمنی های مسئول این حادثه بوده اند .
( نکته قابل توجه این است که بنا بر اظهارات خبرنگاران آذربایجانی و خارجی از جمله " چنگیز مصطفی اف " و " دانا مازالووا " ٬ اجساد قربانیان در مرحله اول تهیه گزارش از این حادثه سالم بودند و مثله نشده بودند اما وقتی چند روز بعد آن ها سعی در تهیه گزارش از همین اجساد را داشتند ٬ با اجساد سر بریده و مثله شده روبرو شدند (!!) شاید عجیب باشد که چگونه عده ای می توانند چنین عملی علیه اجساد انجام دهند اما اگر در نظر بگیریم که همین پان ترکیست ها و دولت باکو چند سال قبل یک افسر ارتش جمهوری آذربایجان به نام " رامیل صفر اف " را که سر یک افسر ارمنی را با تبر و آن هم در هنگام خواب بریده بود ٬ به عنوان "قهرمان ملی " معرفی نمودند (!!) ٬ (نگاه کنید به سایت : http://budapest.sumgait.info ) تصور این چنین رفتاری با اجساد قربانیان خوجالی ( به منظور تحریک افکار عمومی آذربایجان علیه ارمنی ها و نیز زمینه سازی برای سرنگونی دولت " ایاز مطلب اف " ٬ رییس جمهور وقت آذربایجان ) دور از ذهن نیست . ) )
وی در ادامه این مقاله نوشته است : " هنگامی که در " عسکران " ( در آرتساخ ) بودم ٬ به اظهارات " اسلاویک آروشانیان " ٬ معاون اول مسئول محلی این منطقه ٬ گوش فرا دادم و این اظهارات را با سخنان ساکنان خوجالی درباره اینکه از سمت نیروهای آذربایجانی بر روی آن ها آتش گشوده شده بود ٬ مقایسه کردم . من از " آروشانیان " خواستم تا گذرگاهی را که از طریق آن ساکنان خوجالی ( از شهر ) خارج شده بودند ٬ به من نشان دهد . با در نظر گرفتن مجاورات جغرافیایی ( اطراف خوجالی ) ٬ با اطمینان کامل می توانم بگویم که ادعاها ( در جمهوری آذربایجان و عمدتا از سوی دولت باکو و پان ترکیست ها ) درباره اینکه ارمنی ها گذرگاهی ( برای خروج امن و بی خطر ساکنان خوجالی ) در نظر نگرفته بودند ٬ بی اساس است . در غیر این صورت کلیه ساکنان خوجالی در محاصره کامل و جدا افتاده از دنیای خارج ٬ قادر به خروج از محاصره نمی بودند . اما مهاجران خوجالی با رسیدن به رودخانه " کار کار " به گروه هایی تقسیم شدند و هیچ کس نمی داند چرا یک گروه از آن ها به سوی روستای " ناخیجوانیک " هدایت شدند . به نظر می رسد واحدهای نظامی " جبهه خلق آذربایجان " در صدد نجات ساکنان خوجالی نبودند بلکه به دنبال خونریزی بیشتر ( در میان ساکنان غیر نظامی ) برای سرنگونی " مطلب اف " ( رییس جمهور وقت آن کشور) بودند . "
این خبرنگار آذربایجانی در ادامه مقاله به ملاقات خود با یک آذری که در " عسکران " زندگی می کند و اینکه ارمنیان قره باغ با او بدون ایجاد آزار و اذیت رفتار می کنند ٬ اشاره نموده است . " فتح الله اف " همچنین در یکی دیگر از نوشته های خود در اینترنت اظهار داشته است :
" من از این شهر ( نافتالان ) بازدید نموده ام و با صدها مهاجر ( از خوجالی ) گفتگو کرده ام . آن ها تأکید می نمودند که گذرگاهی ( از سوی ارمنی های برای خروج امن غیرنظامیان از خوجالی ) در نظر گرفته شده بود و علت زنده ماندن آن ها نیز وجود همین گذرگاه بوده است ... اما گروهی از ساکنان خوجالی توسط نیروهای خودی ( آذربایجانی ) ( از واحد های حزب " جبهه خلق " ) مورد شلیک قرار گرفتند و بعدا اجساد آن ها ( توسط همین افراد ) مثله شد. "
http://www.xocali.net/EN/realazer.html
http://blogian.hayastan.com/?s=khojaly
----------------------------------------------------------------------------------------------------
بنا به گزارش کمیتهء بین المللی دفاع از روزنامه نگاران، چنگیز مصطفی اف، عکاس و روزنامه نگار جمهوری آذربایجان که وقایع روستای خوجالی در قره باغ را در فوریهء ۱۹۹۲ ثبت نموده بود و چندی بعد در ژوئن همان سال در شرایط مشکوکی کشته شد ، پیش از مرگ مشکوکش در حال جمع آوری اطلاعاتی بوده است که نشان می دادند که کشتار آذری ها در خوجالی با دخالت حزب " جبههء ملی آذربایجان " و به منظور زمینه سازی برای سقوط حکومت ایاز مطلب اف ، رئیس جمهور وقت آذربایجان ،رخ داده است.
این مسئله خود سؤالاتی را در مورد نقش رقابت میان جناح های سیاسی جمهوری آذربایجان در وقوع حادثهء خوجالی مطرح می نماید : امری که همان زمان در یک مصاحبهء مطبوعاتی از سوی ایاز مطلب اف ، رئیس جمهور آن کشور، مطرح شده بود.